تولد

:) خیلی اینجا قشنگه.اسمون آبی.درختای سبز، اب جاری

به قول آقای سهراب سپهری:

ازصداي گذر آب چنان فهمیدم: تندتر ازآب روان، عمرگران میگذرد.
زندگی را نفسی، ارزش غم خوردن نيست !
آرزویم این است آنقدرسيربخندي كه ندانی غم چيست

تولد...

راستش من هیچوقت از استیک, نوت استفاده نکردم :/چون بار اولی که خریدم و استفاده کردم همش کنده میشد.با خودم گفتم:(( خب به چه درد میخوره؟ هعی کنده میشه اصلا نمی چسبه))امروز بعد از اون همه سال متوجه شدم از تولد...

وقتی بقیه بهم ارامش نمیدن...کتاب و موسیقی بهترین راهوار برای رها کردن روح از تنمه

+چو نور افتاب از شب جدا شد

تو را صبح و طلوع و استوا شد

تولد...

شاید همیشه دوست داشتم از این مملکت بزارم برم...

چون حالم از تفکرات غلطشون.. از اجبارای مزخرفشون به هم میخورد..

ولی هر جا رفتم

هیچ کودوم نتونست عاشق تر از دریای خزر و مجنون تر از جنگلاش باشه

احساس میکنم عاشقونه ترین ساحل دنیا..همینجاست.

پ.ن: انتقام میگیرم از این دوتا موتوری که عکسمو خراب کردن

 

تولد...